پخش گوشه اي از اعترافات راديو – تلويزيوني اعضاء گروه منحله «بالاتريم » / طنز

24 05 2008

مجري : بسم الله القاسم الجبارين …. و وعده داديم مر مستضعفين و كاربران كم اعتبار را كه روزگاري شما وارثين بحق بالاترين خواهيد شد و خداوند در اين راه ياور مستضعفين است ( سوره كم اعتباريون ) … امت شهيد پرور و ملت سر افراز اين ور آب و اونور آب بالاترين ، پس از يك هفته تلاش سربازان گمنام بالاترين و كشف ته و توي گروه جدايي طلب «بالاتريم » و پس از بازجويي از برخي از سركردگان اين گروه منحله ، نيات شيطاني و غير دموكراتيك اين گروه و اقدامات خرابكارانه انها آشكار گرديده و آنها به مقاصد پليد خود اعتراف نمودند . اكثريت آنها با اعتراف به اين نيت منافقانه خود، طلب عفو نمودند كه بدليل خدمات صادقانه شان در گذشته ، مورد بخشش ملوكانه رهبر معظم بالاترين واقع شده و آن عده نيز كه بر سبيل خطاي خود اصرار داشته و برخي از اقدامات تروريستيشان در زير برخي لينكها به اثبات رسيده بود بعد از برپايي دادگاه عدل الهي توسط شيخ صادق بالاتريني در پشت بام بالاترين ، سريعن تيرباران شدند !…. و مكرو ومكر الله و الله خير الماكرين!

همينك برخي از سران اين گروهك منحله پس از تواب شدن و بازگشت به آغوش ملت بالاترين ، مصرانه تقاضاي برپايي يك برنامه افشاگرانه را داشتند تا در آن حقايقي از مسائل زير پرده اين گروهك ذاله ( ذليل مرده! ) و برنامه هاي ناجورش را به اطلاع ملت شهيد پرور برسانند .
من ابتدا از يكي از سران اين گروه مي خواهم كه در مورد اهدافشان توضيح بدهد :
( الف .كاف ) : ما چاكريم !
مجري : خب كه چي ؟… لطفن در مورد گروه توضيح يدهيد و اينكه چرا تشكيل شد
( الف. كاف ) : هيچي بخدا . ما فقط قصد انجام كار حزبي شفاف داشتيم زير بيرق رهبر معظم و قانون اساسي بالاترين . همين
مجري : اگر ميخواستيد كار حزبي كنيد پس چرا از وزارت كشور بالاترين مجوز نگرفتيد و مخفيانه و بدون اعلام رسمي، اين بقول خودتان حزب را تشكيل داديد . شما جواب بدهيد لطفن
‌( فاف ) : ابتدا بگم كه ما هيچ كار خلافي نكرديم و همونطور كه رفيق كاف گفتند ما مي خواستيم خلق را بسوي خالق هدايت كنيم نه بيشتر ! … و من اين اعترافات را قبول ندارم
مجري : ولي اعترافات كتبي شما چيز ديگري مي گويد . يعني اين اعترافات شما نيست ؟
( فاف ) : هم هست ، هم نيست!
مجري : يعني چي ؟ شما اينجا اعتراف كردي كه در صدد سرنگوني دموكراسي و جانشيني آريستو كراسي بودي .و شما ها ميخواستين » اعتبار سالاري » راه بندازيد و بر ضد رهبري….
( فاف) : نه آقا جان .. اين ها همه مهمل است . اينها اعترافات واقعي ما نيست .اينها ما را اعترافوندن !!
مجري : بله ؟!! چي كا رتون كردن؟ .. آقا اين ها دستخط و امضاي شماست . چرا زيرش مي زنيد ؟
(واو .الف ) :ببخشيد جناب مجري … ولي اگه شما رو هم » حسين بالاترمداري » بازجويي كنه اينها كه سهله ، به كودتا بر ضد ژنرال دوگل و بمباران اتمي هيرو شيما هم اعتراف ميكني !!
مجري : عجـــــــــــب .
( الف .كاف ) : ما چاكريم !!
مجري : جان ؟! …. خب . حالا كه اينطوره و اين اعترافات كتبي رو قبول نداريد .بفرماييد پس قصدتون چي بوده ؟
( شين ):آقا اجازه هست مو بـُگم
مجري: شما بفرماييد
( شين ) : ما فقط مـُخواستِم در خدمت نظام مقدس بالاترين َبشم و نِگذَرم گـِزندي خداي ناخواستـَه به اي ساحت دموكراسي بالاترين وارد برَه .. ما نمخواستم خودمانه داغ كـِنم .. …مخاستم لينكاي خـُب رِ همه ببينن … ولي مديدم يه مش بچه قرتي معلوم الحال موش مُدوندن دِ مين اينا ! .. و مُخاستن لينكاي ضد ارزشي خودشان ر ِ داغ كـِنن .. مام گفتم هدايتشا كــِنم .. ما خود ما – مو خودمو مُگم – ذوب شده در ولايت بالاترينــُم يَره … ما شهيد دادِم .. مفقود الآيدي دادِم ! …. نمشه كه هركي بيه واسه خودش توي اي مملكت بالاترين هر كاري خاس بكـِنه از ما حساب ور ندره كه . ..
مجري : ولي اطلاعاتي كه از لانه جاسوسي شما بدست آمده نشان ميدهد قصد براندازي داشتيد.. اون هم بروش انقلاب مخملي ! … از بودجه كنگره امريكا پول مي گرفتيد و با صهيونيستها در ارتباط بوديد و ..
(واو . الف ) : بيا پايين با هم بريم داداش….
مجري : جان … شما ايدولوگ اينها هستي ؟
( واو .الف ) : چي چي لوگ … نه آقا جان. فقط يه بار اين رفيق كاف ! براي ما يه كاتالوگ فرستاد كه اينطوري طراحي كنيم بالاتريم رو . فقط همون يه كاتالوگ بود ! .ما فقط بخش پشتيباني بوديم قربان .. فقط خواستم بگم شما تند ميري .. بذار ما هم حرفامونو بزنيم ..پخش مستقيمه ديگه.. نه ؟
مجري : بله ولي بعدن همين پخش مستقيمو دوباره مستقيمش مي كنيم !!.. حالا شما حرفتو بزن … وارد معقولات نشو!
( واو الف ) : بله چشم … فقط ميخواستم عرض كنم .كه بخدا ما براي وصل كردن آمديم …..و ني براي اعتبار كسب كردن آمديم ؟!
مجري : ميم بده !!
( الف .كاف ) : ما چاكريم !
مجري: شما راحت باش .. ولي جناب واو.الف … اگر شما صادق بودين چرا اسم تشكيلاتتان را گذاشتين balatarim و مثلن نگذاشتيد koochektarim يا مثلن فداييان رهبر يا مثلن ansar balatarin !! … فكر نمي كنيد اينطور ي ميتونستيد براحتي به فعاليتتون ادامه بديد و حمايت دفتر مقام بالاترين رو هم داشته باشيد … شماها كه همه از خواص و نور چشمي هاي رهبر وملت بوديد ؟!
( فاف ) : ببخشيد الان شما مجري هستين يا بازجو ؟… ته پيازي يا سر پياز ؟ … آقا جان ما جان نثاران رهبريم … از اول هم گفتيم . زير لينكهاي بسياري هم شهيد داديم ..جانباز داديم . روي مين رفتيم … با مخالفين و طاغوتيها كشتي كج گرفتيم و داغ هزار مصيبت رفته و نارفته بر سينه ماست ! ..شما جوجه انقلابي آمدي مي گي چرا چنين كردي و چنان نكردي ؟ … تو ميدوني كي انقلاب كرد ؟ ..كي اين بالاترين رو راه انداخت؟ ..كي هلش داد … كي از كارو زندگي و تحصيل افتاد تا بالاترين اين شود .؟ … نمي داني ديگه !
مجري : يواش جانم .. پخش زنده اس مثلن !!… اين البته نشانه آزادي بيان در رسانه ماست … ما آزاد ترين هستيم ضمن اينكه بالاترين هم هستيم !!
( شين ) : آقا مو يه چيز بگـُم كه مو حرفاي اي يره ( فاف) رو قبول ندرم آ ….. مو كار ي به اينا ندرم .. مو اولشم گفتـُم به اينا كه مو مُخم در راه بالاترين بَشم و توقع هيچ چي آُم نِدرم .. اما حالا مبينُم كسخُل رفته بودم كه پي اي يره ها راه افتيدم اَمَدمك … مو ر ِ اينا خام كردن … مو سر لينكاي خودُم بودُم با يه تراكتور !… جنگم كه تموم رفت برگشتم سر لينكاي خودم ولي بي تراكتور !! .. آقا جان ما هنوز دفترچه بيمه هم ندرم .. با دفترچه ابطحي مـُرُم بيمه !!
مجري : بمب گذاري زير لينكاي خاص رو چطور توجيه ميكنيد ؟
(فاف ): كي؟ ..ما ؟ .. اشتباه گرفتي داداش … اونا كه شما گفتي متعلق به  گروههاي زير زمينيه نه ما كه لينكاي مورد نظرمون رو در طبق اخلاص قرار داديم براي همه !!
مجري: مگه هنوز چند تا گروه غير قانوني ديگه هست اونم زير زميني ؟
(فاف ) : اي آقا … ما از اولم گفتيم حاضريم با برادران اطلاعاتي همكاري كنيم تا متلاشي شون كنن. عضو گيري ما مشخص و از ميان برخي از بزرگان نظام مقدس يالاترين بوده و ما نه توي زعفرانيه بوديم نه توي جاي ديگه ! محفل هم نداشتيم … فقط هفته اي يه بار دور هم جمع ميشديم و يه دعاي كميلي با صداي خوش برادر ( الف ) ميخوانديم و بعد حاج آقامون در مورد مسائل روز بالاترين بيانات و رهنمودهايي مي فرمودند و جريانات و لينكاي دشمنان رو معرفي ميكردند .. ما هم اگه لازم بود كفن پوش ميرفتيم به كارزار !! …. حالا چطور شده بجاي فدايي رهبر ، مهر خائن و منافق به ما مي زنيد؟! … اينا همش دسيسه حجتيه اي هاست كه ميخوان بالاترين رو قبضه كنن!
مجري : حجتيه اي ها ؟
( فاف ) : بله .. پس چي … اينها ميگن آخر الزمانه و حجت بر كاربرا تمومه … بزودي هم بالاترين كاربر ، ظهور ميكنه و ما بايد مسلح باشيم و گوش بفرمان .. تا بحال هم چند تا قتل زنجيره اي انجام دادن و برخي كاربرا رو ترور كردن !!

********************
برنامه قطع و مجري پخش ، ظاهر ميشود :
بينندگان عزيز بالاترين ، بدليل طولاني بودن پخش اين اعترافات ، ما اين اعترافات را در دو بخش برايتان تهيه ديديم كه بخش بعدي را مي توانيد هفته بعد و قبل از فيلم سينمايي » ساعتها براي كه بصدا در ميايد! » ملاحظه بفرماييد . هم اكنون توجه شما را به تماشاي ادامه لينكها جلب ميكنيم !

لينك مطلب در بالاترين